سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ واسه نی نی_ فرشته ای که پرواز کرد تا اوج اسمون

در ساحل جدایی مرا بخوان مه الود

نگو بریدم اصلا تقدیره ما چنین بود

موج مسافری تو من بسته زمینم

کوهی شکسته در پیچ ای یار من همینم

من یک غروب دلگیر سکوت خیس بندم

یک قایق شکسته بی بادبان و لنگم

مثل نسیم و رویا مسافری همیشه

من بغضه یک غروبم که میره روی شیشه

 

سفر بخیر مسافر سفر بخیر بهارم

ای که بدونه یارم من قلب شوره زارم

 

مرا بخوان مه الود برای اخرین بار

تو ای مسافر شهر ای از ترانه سرشار

 

من با صدای سبزت از عشق مینویسم

اما زمستون نشست تو باغ سرنوشتم

من 1 غروبه دلگیر سکوت خیسه بندم

یک قایق شکسته بی بادبان و لنگم

مثل نسیم و رویا مسافر همیشه

من بغضه یک غروبم که مونده روی شیشه


نوشته شده در پنج شنبه 88/8/21ساعت 7:43 صبح توسط مامانی و بابایی نظرات ( ) | |

نازدانه دخترم نخورده شیرم                دلبرم کودکه من نگفته مادر

دختر گلم میدونم داری منو از اون بالا نگاه میکنی و حرفهامو گوش میدی

عزیزم منو لایق ندونستی که پیشم نیومدی یا نمی خواستی بیای تو خونواده ای که همش داره زور میشنوه اره میدونم این هفته های اخر خیلی بهت سخت گذشت مامانی زیاد حرص و جوش میخورد اگه بابابزرگت خیلی اذیتش میکرد

وقتی به دنیا امدی دکتر گفت که تو دورانه جنینیه سختی را گذروندی

اره عزیزم از بس مامانی حرص می خورد و هورمون ترشح میشد ببخشید عزیزم خواهش میکنم منو ببخش

راستش بابات تو بیمارستان قول داد تا اگه دوباره عمت و پدر بزرگت منو اذیت کردند از اونجا بریم . بریم 1 جای دیگه تو 1 خیابونه دیگه تا دیگه مجبور نشم اونهارو تحمل کنم

دعا کن بابایی راضی بشه تا بریم

ایشالله خدا ازشون نگذره ایشالله سر بچش بیاد

عزیزم مامانی را رها نکن

فرشته کوچولوی من مواظبه بابایی و مامانی باش

دوستت دارمممممممممممممممممم


نوشته شده در شنبه 88/8/16ساعت 8:51 صبح توسط مامانی و بابایی نظرات ( ) | |
سلام سلام دخملکم عسلکم
خوبی خوشکلمممممممممممم
هورااااااااااااااااااااااا
بعد از مراقبتهای طولانی مامانی و پرستاریهاش حاله بابایی خوب شده
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااا
میبینم که بعد از جند روز ورجه و وورجه دوباره ساکت شدی و تکونهات کم شده
هورااااااااااااااا بالاخره ماه ششم هم به پایان رسید
خوشکلم رفتی تو ماه هفتم
هفته بیست و هشتم
نمی دونی چقدر دلم واست تنگیده خیلی زیاد مامانیییییی
می خوام 1 خبره خوب بدم
اگه گفتییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعله
درست حدس زدی و تو دلم بالا پائین پریدی
تقریبا خرید سیسمونیت داره به اتمام میرسهههههه
جمعه بابایی و مامانی می خواهند با هم اتاقتو بچینندددددددد
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
هورااااااااااااااااااااااااااا
هوراااااااااااااا
بعد از چیده شدن اتاقت عکس میگیرم واست میذارم اینجا تا واست یادگاری بمونه
خوب حالا وقته چیهههههههه
وقته خدا حافظیه
مامانی امروز خیلی کار داره باید 1 عالمه نقشه بکشه
بایییییییییییییی عزیزه دله مامانییییی

نوشته شده در دوشنبه 88/5/19ساعت 9:18 صبح توسط مامانی و بابایی نظرات ( ) | |

سلام سلام نینیه خوشکلم با قد 37.5 و وزنه 910 گرممممممممممم
مامانی به قربونت بره فردا شش ماهت تموم میشه و میری تو هفت ماه عزیزمممم نمیدونی مامانی چقدر خوشحاله
همه میگن چیزه زیادی نمونده همش 3ماهه ولی واسه مامانی همین 3 ماه عینه 3 سالللللللللللللللللللللل طول میکشهههههههههههه
ایشالله که این 3 ماه هم به خوبی سپری بشه و فرشته کوچولومون بیاد تو بغله مامان و بابا
دخملکم بابایی این هفته حالش بد شده بود و سرما خورده بود گناهی مامانی هم همش ازش مواظبت کرد و واسش سوپ و ابپز درست کرد
دخملکم مامان 1 کم دپرسه لطفا با اون لگدهای نازت مامانی را سرحال بیار تا روحیش عوض بشههههههههه
خوب دیگه باید خداحافظی کنیم
باییییییییییییییییییییی
باییییییییییی

 


نوشته شده در چهارشنبه 88/5/14ساعت 8:23 صبح توسط مامانی و بابایی نظرات ( ) | |

سلام

اول از همه اعیاد شعبانیه را به همه دوستان تبریک می گم و امیدوارم هر کی هر حاجتی داره از خدا تو این روزها بگیره

خوب دخملیه خوشکلم در چه حاله

عسله مامان

مامانی شنبه رفت سونو

اون خانم دکتره که سونو می کرد حسابی مامانو ترسوند

اشکه مامانیو در اورد

به مامانی گفت که سر دخمله خوشکلش امده بیرون و دهمه رحم بازه نمی دونی مامانی چقدر غصه خرد و گریه کرد بعد خانم دکتر فهمید اشتباه کرده و اون سایه سرت هست

تورو خدا شیطون بازی در نیار و همونجا بمون تا این 3 ماه هم تموم بشه

دیروز مامانی سفره داشت و واست خیلی دعا کرد خیلی زیاد

ایشالله به حق همون ابوالفضل این 9 ماه به خیرو خوشی تموم بشه و سالم و سلامت به دنیا بیای

تو هم دعا کن دخملیه گلم

دخملم عسلم میبینم که ضربه هات محکم تر شده الهی مامان فدای اون انگشتای کوچولوت بشه فدای قد و بالات بشه قربونه اون پاهات بشه

دخملی عسلی نانازی جیگری دیدی من و بابایی رفتیم واست کالسکه و کریر و ساک و روروئک خریدیم دیدی گلم  حتما خیلی خوشحال شدی ذوق کردی

ایشالله جهیزیتو بخریم برات ایشالله

خوب عسل طلا باید بریم دیگه کم کم بابایی میاد دنبالمون و باید وسائلشو مامانی جمع کنه

پس با دوست جونیا خداحافظی می کنیم تا هفته اینده

 

خداحافظ

 


نوشته شده در سه شنبه 88/5/6ساعت 2:14 عصر توسط مامانی و بابایی نظرات ( ) | |
<      1   2   3   4   5   >>   >

کد آهنگ

کد موسیقی

Myspace Falling Objects @ JellyMuffin.com Myspace Layouts Myspace Cursors @ JellyMuffin.comMyspace Layouts & cursors